کلمه جو
صفحه اصلی

پوسیدگی باقی مانده

فرهنگ فارسی

بافت پوسیدۀ باقی‌مانده در حفرۀ تراش‌خوردۀ دندان که پرکردگی بر روی آن قرار می‌گیرد


فرهنگستان زبان و ادب

{residual caries} [پزشکی-دندان پزشکی] بافت پوسیدۀ باقی مانده در حفرۀ تراش خوردۀ دندان که پرکردگی بر روی آن قرار می گیرد


کلمات دیگر: