کلمه جو
صفحه اصلی

به اطراف چرخاندن

مترادف و متضاد

wry (فعل)
خم کردن، پیچ خوردن، چرخیدن، به اطراف چرخاندن، دهن کجی کردن، اریب شدن


کلمات دیگر: