کلمه جو
صفحه اصلی

تند مزاج

فارسی به انگلیسی

temperamental, hot - tempered

hot - tempered


temperamental


فارسی به عربی

حار , عصبی , مشاکس

مترادف و متضاد

irritable (صفت)
کج خلق، تند مزاج، زود رنج، تحریک پذیر

crabbed (صفت)
ترشرو، کج خلق، تند مزاج

peevish (صفت)
کج خلق، تند مزاج، زود رنج، ناراضی

hot (صفت)
تند، حاد، تیز، با حرارت، تابان، گرم، داغ، تند مزاج، اتشین، برانگیخته، پر حرارت، تفته

touchy (صفت)
حساس، تند مزاج، زود رنج، نازک نارنجی، دل نازک

quick-tempered (صفت)
تند مزاج

فرهنگ فارسی

( صفت ) تند خو

لغت نامه دهخدا

تندمزاج. [ ت ُ م ِ ] ( ص مرکب ) تندخوی و تیزمزاج. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ عمید

تندخو، بدخو.

پیشنهاد کاربران

آتشین

بَد رَگ

عصبانی، خشن، تند خوی، رنجیده، غضبناک، خشم آلود



کلمات دیگر: