کلمه جو
صفحه اصلی

نگاه اجمالی کردن

فارسی به انگلیسی

glimpse

مترادف و متضاد

glimpse (فعل)
نگاه اجمالی کردن، اجمالا دیدن، بیک نظر دیدن، اتفاقا دیدن


کلمات دیگر: