وول خوردن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
تکان دادن، لولیدن، جنبیدن، وول خوردن
مردد بودن، تلو تلو خوردن، جنبیدن، وول خوردن، لنگ بودن، مثل لرزانک تکان خوردن، لق بودن
فرهنگ فارسی
(مصدر ) ۱- جنبیدن تکان خوردن : (( زن در جای خود وول خورد جمع و جور تر نشست ... ) ) ۲- در هم تپیدن وچپیدن (جمعیت ) .
لغت نامه دهخدا
وول خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) جنبیدن. تکان خوردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). || در هم تپیدن و چپیدن ( جمعیت ). ( فرهنگ فارسی معین ).
پیشنهاد کاربران
shift
۱ ) جم خوردن
وول خوردن
۲ ) جابجا شدن
تعویض مکان و. . . کردن
۱ ) جم خوردن
وول خوردن
۲ ) جابجا شدن
تعویض مکان و. . . کردن
کلمات دیگر: