کلمه جو
صفحه اصلی

سینه مال رفتن

فارسی به انگلیسی

to creep, to crawl, to glide

فارسی به عربی

تذلل , زحف

مترادف و متضاد

crawl (فعل)
خزیدن، سینه مال رفتن، چهار دست و پا رفتن

creep (فعل)
خزیدن، سینه مال رفتن، مورمور شدن

فرهنگ فارسی

رفتن بمانند کبک با سینه . از کوهستانی سخت خمیده و از پشت رفتن .

لغت نامه دهخدا

سینه مال رفتن. [ ن َ / ن ِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) رفتن بمانندکبک با سینه. از کوهستانی سخت خمیده و از پشت رفتن. رفتن مرغی تیرخورده با سینه. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: