کلمه جو
صفحه اصلی

دندان قروچه کردن

فارسی به انگلیسی

gnash, grate, grind, grit, to gnash the teeth

gnash, grate, grind, grit


فارسی به عربی

زمجرة

مترادف و متضاد

snarl (فعل)
غرولند کردن، بغرنج کردن، گره خوردن، دندان قروچه کردن، نمودار کردن


کلمات دیگر: