کلمه جو
صفحه اصلی

تنجه

فرهنگ فارسی

شهری معروف در مراکش

لغت نامه دهخدا

تنجه . [ ت َ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) شهری معروف در مراکش . (ناظم الاطباء). رجوع به طنجه شود.


تنجه .[ ت َ ن َج ْ ج ُه ْ ] (ع مص ) رد کردن . (ناظم الاطباء). بناخوش ترین وجه کسی را رد کردن . (از اقرب الموارد).


تنجه.[ ت َ ن َج ْ ج ُه ْ ] ( ع مص ) رد کردن. ( ناظم الاطباء ). بناخوش ترین وجه کسی را رد کردن. ( از اقرب الموارد ).

تنجه. [ ت َ ج َ / ج ِ ] ( اِخ ) شهری معروف در مراکش. ( ناظم الاطباء ). رجوع به طنجه شود.

دانشنامه عمومی

(شیرازی) تِنجه؛ به معنای ریشۀ نورستۀ گیاه یا دندان کودک است. تنجه زدن:ریشه زدن. مثال:دانه های ماش برای عید تنجه زد. دندان بچه تازه تنجه زده بود، یعنی تازه روییده بود.


See textMuseum specimen
تنجه یا عروس مرغابی (نام علمی: Tadorna tadorna) (در کتاب تالاب ها و پرندگان مهاجر ایران تالیف اسکندر فیروز سال 1347 این پرنده با نام بادکوبه ای معرفی شده است )
پرنده ای است از خانواده اردکیان، سرده اردک های پیسه.اردکی با جثه بزرگ و غاز مانند که از دور سیاه و سفید بنظر می آید.به وسیله سر و گردن سیاه مایل به سبز، بدن سفید، نوار سینه ای پهن بلوطی رنگ، و یک نوار طولی تیره در وسط سطح شکمی تشخیص داده می شود.
در فصل بهار که هنگام جفت گیری اردک هاست، اردک نر بسیار زیبا می گردد. یک نوار قهوه ای خوش رنگ از ناحیه پشت سر تا دم ادامه دارد. سر آن ها سیاه و دارای جلای سبز رنگ است. یک نوار قهوه ای رنگ دیگر دور سینه حلقه زده و بقیه بدن سفید رنگ است. نوک دارای یک برجستگی انتهایی بوده و رنگ آن سرخ پر رنگ می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

تَنْجِه (shelduck)
تَنْجِه
اردک Tadorna tadorna، از خانوادۀ اردکها، راستۀ غازشکلان. این پرنده دارای سری سبز و سیاه، و منقاری قرمز است؛ بقیۀ پرهایش نشان های نظرگیری از رنگ های سیاه، سفید، و قهوه ای بلوطی دارد. طول اردک نر حدود ۶۰ سانتی متر است و پراکنش وسیعی در اروپا و آسیا دارد. این پرنده ده تا دوازده تخم سفید در سوراخ خرگوش ها، در سواحل شنی می گذارد و معمولاً در دهانه های گِلی خورها مشاهده می شود. در ایران، از خانوادۀ مرغابی یازده گونه یافت می شود که یکی از آن ها تنجه است. قوی خر بارکِش، غاز، عروس غاز، و آنقوت از گونه های مهم این خانواده اند.

پیشنهاد کاربران

با درود
تنجه در زبان وگویش شیرازی به چم ( معنا )
گیاه نورسته ویا دانه ای است که تازه جوانه زده
ویا دندان شیری کودکان را گوینده که اندکی از لسه وآرواره نمایان شده باشد.


کلمات دیگر: