حیوانی که درخت سمره یعنی درخت طلح را چرا میکند .
سمری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سمری . [ س َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب بسمر که افسانه گویی در شب باشد. (ناظم الاطباء).
سمری . [ س َ م ُ ری ی ] (ع ص نسبی ) حیوانی که درخت سمرة یعنی درخت طلح را چرا میکند. (ناظم الاطباء).
سمری. [ س َ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب بسمر که افسانه گویی در شب باشد. ( ناظم الاطباء ).
سمری. [ س َ م ُ ری ی ] ( ع ص نسبی ) حیوانی که درخت سمرة یعنی درخت طلح را چرا میکند. ( ناظم الاطباء ).
سمری. [ س َ م ُ ری ی ] ( ع ص نسبی ) حیوانی که درخت سمرة یعنی درخت طلح را چرا میکند. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: