کلمه جو
صفحه اصلی

اسفیدان

فرهنگ فارسی

دهی در شهرستان کاشان

لغت نامه دهخدا

اسفیدان . [ اِ ] (اِخ ) اسفیذان . شهرکی کوچک است و حصاری دارد و قهستان دیهی بزرگ است و هر دوسردسیرند و در کوه آنجا غاری عظیم و محکم است که ایشانرا در ایّام مخوف پناه باشد. (نزهةالقلوب چ گای لیسترانج چ بریل مقاله ٔ 3 ص 122). اسفیدان و قهستان هم مانند کوردست سردسیر است سخت و آنجا شگفتی است محکم در کوه . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 1230). شهر کوچکی است در فارس و حصاری دارد. (مرآت البلدان ج 1 ص 40).


اسفیدان . [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرق رود، بخش نطنز شهرستان کاشان ، واقع در 21000 گزی جنوب خاوری نطنز و 2000 گزی جنوب خاوری جاده ٔ نطنز- اردستان . دامنه . معتدل . دارای 220 تن سکنه . فارسی و تاتی زبان . آب آنجا از 5 رشته قنات . محصول آن : غلات ، حبوبات ، ابریشم ، پنبه ، انار، انجیر. شغل ، زراعت . راه مالرو. از جاده ممکن است اتومبیل به آبادی برد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


اسفیدان. [ اِ ] ( اِخ ) اسفیذان. شهرکی کوچک است و حصاری دارد و قهستان دیهی بزرگ است و هر دوسردسیرند و در کوه آنجا غاری عظیم و محکم است که ایشانرا در ایّام مخوف پناه باشد. ( نزهةالقلوب چ گای لیسترانج چ بریل مقاله 3 ص 122 ). اسفیدان و قهستان هم مانند کوردست سردسیر است سخت و آنجا شگفتی است محکم در کوه. ( فارسنامه ابن البلخی ص 1230 ). شهر کوچکی است در فارس و حصاری دارد. ( مرآت البلدان ج 1 ص 40 ).

اسفیدان. [ اِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان طرق رود، بخش نطنز شهرستان کاشان ، واقع در 21000 گزی جنوب خاوری نطنز و 2000 گزی جنوب خاوری جاده نطنز- اردستان. دامنه. معتدل. دارای 220 تن سکنه. فارسی و تاتی زبان. آب آنجا از 5 رشته قنات. محصول آن : غلات ، حبوبات ، ابریشم ، پنبه ، انار، انجیر. شغل ، زراعت. راه مالرو. از جاده ممکن است اتومبیل به آبادی برد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

اسفیدان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
اسفیدان (بجنورد) روستایی در دهستان گرمخان بخش گرمخان شهرستان بجنورد استان خراسان شمالی
اسفیدان (مانه و سملقان) روستایی در دهستان اترک بخش مانه شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی
اسفیدان (نطنز) روستایی در دهستان کرکس بخش مرکزی شهرستان نطنز استان اصفهان

پیشنهاد کاربران

اسغیدان یک جا هست در بجنورد که خیلی دیدنیه خواهش میکنم وقتی میاین روستای اسفیدان نرین تو باغ های مردم یا ازشون اجازه بگیرید


کلمات دیگر: