کلمه جو
صفحه اصلی

مراک

فرهنگ فارسی

بی سواد

لغت نامه دهخدا

مراک. [ م َ ] ( ص ) بی سواد. بی علم. ( ناظم الاطباء )؟ || گول فریفته شده. گول خورده از سخن و استهزاشده و مسخره شده. ( ناظم الاطباء )؟


کلمات دیگر: