کره ای که تازه بر آن زین نهاده باشند ٠
نوزین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نوزین. [ ن َ / نُو ] ( ص مرکب ) کرّه ای که تازه بر آن زین نهاده باشند. ( یادداشت مؤلف ) :
بسا حصن بلندا که می گشاد
بسا کره نوزین که بشکنید.
بسا حصن بلندا که می گشاد
بسا کره نوزین که بشکنید.
رودکی.
گویش بختیاری
نوزین، کره اسبى که تازه بر پشتش زین گذاردهاند.
کلمات دیگر: