کلمه جو
صفحه اصلی

همیانه

فارسی به انگلیسی

small sack, purse, scrip


فرهنگ فارسی

همیان، کیسه، انبان، کیسه‌ی پول


لغت نامه دهخدا

همیانه. [ هََ م ْ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش دورود شهرستان بروجرد. دارای 328 تن سکنه ، آب آن از قنات ، محصول عمده اش غله و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

همیانه، روستایی از توابع بخش سیلاخور شهرستان دورود در استان لرستان ایران است.
این روستا دارای دو چشمه است یکی در محل قدیم روستا و دیگری بنام سراب می باشد که بسیار زیباست
اهالی این روستا بیشتر ساکن بروجرد هستند و با نام فامیل هاشمی و از تبار خاندان زندیه
این روستا در دهستان سیلاخور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۹ نفر (۳۲خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

همیان به معنی کیسه زر است . و دلیل انتخاب این روستا به همیانه این است که در قدیم به علت بالا بودن سطح آب در روستا های پایین دست محصولات کشاورزی خوبی حاصل نمی شد ولی این روستا به دلیل اینکه در دامنه قرار دارد محصول گندم خوبی می دهد . در ضمن ممکن است نام این روستا از میانه گرفته شده باشد چراکه این روستا بین بخش ترک زبان و لرزبان واقع شده است

روستایی بسیار زیبا ودارای سرابی با ماهیان غزل با مردمانی خونگرم ومهمانواز وفرهیختگان وتحصیلکردگانی که امروز در سطح کشور همچون دری هایی گرانبهایی می درخشند وافتخار می کنند که زایچه این روستای دشت سرسبز سیلاخور می باشند. وبا آب گیری سد مروک وزیر کشت رفتن بسیاری از زمین های تشنه این روستا آینده بهتری برای مردمان وجوانان روستا آرزو داریم. یا علی مدد

سلام
اگر چه شنیدن کی بود مانند دیدن
لیکن فرصت رو غنیمت می شمارم فقط به بخشی از این روستای زیبا اشاره می کنم این روستامتشکل از دو محله است به اصطلاح خودمون "ایی مییه و او مییه" محله غربی با طبیعت زیبای سراب و محله شرقی با آب شرب قنات و آبگیر کشاورزی سراب ( اصطلاح خودمون"اسل" )
این داهات متشکل از دو طایفه عموها و دایی هاست ما محله شرقی را محله دایی ها و محله غربی خودمون را محله عموها می دانیم.
نام های خانوادگی اهالی این روستا:
هاشمی؛ چگنی؛ قاسمی است.
بیش از ۹۰درصد ازدواج ها در این روستا فامیلی است.
سال ۶۸ بکلی روستا تخلیه شدو با برگشت خانواده دایی ام حاج احمد ( ابن حاج امید ) کم کم روستاییان مهاجر برگشتند و الان ماشالله بیش از ۵۰ خانوار در این روستا سکونت دارند.
آب سد مروک بر طبیعت روستا ور ونق کشاورزی جذابیت و تنوع خاصی داده است. . . .
من خودم اگرچه ۱۷ ساله از درودبخاطر درس و شغلم و کلا ۳۲ ساله رفتم اولین برنامه ام برگشت به روستا و انشالله دامداری و کشاورزی است. . .
شادی روح اموات این روستا که با زحمات خودشون در حفاظت از آن مسبب زیباترین خاطره های حال ما شدند اجماعا صلوات

تپه ی سراب که در بالای چشمه ای به همین نام قرار دارد و تپه ی همیانه خرابه که در زیر ان چشمه ای به همین نام جوشان است دو اثر تاریخی ثبت شده این روستا می باشد . اردیبهشت این دیار بسیار زیبا و و جذاب است . با پوشش گیاهی متنوع وشکوفه های درختان سیب و زردآلو همراه با صدای پرندگان متفاوت لحظات زیبایی رو برای مسافران و مهمانان فراهم می آورد

روستای همیانه فعلی از جمع شدن سه روستا به وجود آمده بعد از زلزله بزرگ دشت سیلاخور در سال 1287 وقحطی های پی در پی جنگ جهانی اول وبروز بیماری های واگیر دار مثل وبا دو روستاخالی از سکنه شدند وکسانی که جان بدر برده بودن به روستای همیانه فعلی آمدن. دو روستای قبلی که معروف به همیانه خرابه و روستایی که در پایین کوه کر ودختر قرارداردوهنوز قبرستانهای آن وجود دارد قرار دارد. روستای فعلی همیانه هم به علت داشتن چشمه ای پر آب همیشه رونق داشته و محل زندگی طوایف مختلف بوده مثل احمدوندهاو کرنوکرها. . . . که هنوز هم قبرستانهای آنها موجود می باشد

باسلام خدمت تمام هموطنان لرم وهم روستائیان عزیزم که بعد از۲۲سال دوری ازدیارهمیشه سرافرازوقهرمان لرستان وروستای پرآوازه وتحصیل پرور همیانه بامرورگرفضای مجازی به این مطالب زیبا درخصوص روستای دوران کودکی خود برخوردنمودم وبه یادان دوران افتادم ومن نیزبه نوبه خوددرتبلیغ روستای سرسبز خوددرتهران می کوشم وارزوی موفقیت برای تمام هم روستاییان خوددارم

همیانه
دارپیر
سراب
همیانه خرابه
ایوان کیف
پاراز
قنات
و همه ی نقاط خاطره انگیز همیانه
تا ابد پابرجا باد
و زادگاه ایندگانی تاریخ ساز
.

همیانه زادگاه ابر مردانی که رفتن و نام پاکشان جاودان ماند و مردانی که هستند تا نام نیکان گذشته رو نگهداری کنن و بدین وسیله از تمام مردمان سرزمینم دعوت میکنم با آمدن در این دیار کهن و جالب و حقایقی که عزیزانم در بالا گفتن با این جذابیتهای جالب و کهن از نزدیک رو در رو شوند که دور دیدن نیست

همیانه در گذشته یک وسیله خانگی بوده ، به این شکل که پوست میش را از بدنش جدا میکردند و با فوت کردن داخل پوست یا روش های دیگر کاری میکردند پوست میش خشک بشود ( گاهی دباغی هم میگردند ) سپس پوست را کامل روزنه ها و درز هایش را می بستند و می دوختند و از این پوست خشک شده به عنوان کیسه استفاده میکردند ، بیشتر برای نگهداری پول و آرد گندم استفاده میشده است

همیانه در گویش لری لرستانی برابر با خورجین یا کیسه ای بافته سده از پشم است که کوچ نشینان آن را برای اندوختن و جابجا کردن خوردنی ه ( خشکبار ) به کار می بردند.


کلمات دیگر: