مترادف منوال : آیین، راه، روال، روش، روند، سیاق، شیوه، طرز، طریق، نهج، وجه، نورد، دستگاه بافندگی، جولاهه
برابر پارسی : روش، شیوه، روند، بربست، گونه، روال
manner
method, pattern, trend
کارگاه بافندگي , دستگاه بافندگي , نساجي , جولا يي , متلا طم شدن(دريا) , ازخلا ل ابريا مه پديدارشدن , ازدور نمودار شدن , بزرگ جلوه کردن , رفعت , بلندي , جلوه گري از دور , پديدارازخلا ل ابرها
آیین، راه، روال، روش، روند، سیاق، شیوه، طرز، طریق، نهج، وجه
نورد، دستگاه بافندگی، جولاهه
۱. آیین، راه، روال، روش، روند، سیاق، شیوه، طرز، طریق، نهج، وجه
۲. نورد، دستگاه بافندگی، جولاهه