کلمه جو
صفحه اصلی

امبراطور

عربی به فارسی

امپراتور , فرمانفرما , شاهنشاهي , پادشاهي , امپراتوري , با عظمت , عالي , با شکوه , مجلل , همايون , همايوني


لغت نامه دهخدا

امبراطور. [ اِ ب ِ ] ( معرب از لاتینی ، اِ ) امپراطور. رجوع به امپراتور شود.


کلمات دیگر: