کلمه جو
صفحه اصلی

خوش نما کردن

مترادف و متضاد

gloss (فعل)
صیقل دادن، برق انداختن، تفسیر کردن، تاویل کردن، حاشیه نوشتن بر، خوش نما کردن


کلمات دیگر: