کلمه جو
صفحه اصلی

سفرنامه کشتی

مترادف و متضاد

log (اسم)
کنده، سرعت سنج کشتی، لگاریتم، کارنامه، صورت عملیات، سفرنامه کشتی، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده


کلمات دیگر: