کلمه جو
صفحه اصلی

دلان

فرهنگ اسم ها

اسم: دلان (دختر) (فارسی) (تلفظ: delān) (فارسی: دلان) (انگلیسی: delan)
معنی: منسوب به دل، ( مجاز ) از جنس روح و جان، [دل= ( به مجاز ) نماد درونی ترین بخش وجود یا عمق جان که نشان دهنده ی عواطف عمیق آدمی است، روح، جان، ان ( پسوند نسبت ) ]، روی هم منسوب به دل، ( به مجاز ) مشحون از عواطف عمیق انسانی

فرهنگ فارسی

قریه ایست در نزدیکی دینار از سرزمین یمن .

لغت نامه دهخدا

دلان. [ دِل ْ لا ] ( اِخ ) از نامهای اجدادی است و منسوب به آن دلانی شود. ( از الانساب سمعانی ).

دلان. [ دُ] ( اِخ ) قریه ای است در نزدیکی دینار از سرزمین یمن.گویند زنان این ده زیباترین زنان یمن می باشند و اهل فسق و فجورند و همه جا میروند. ( از معجم البلدان ).

دلان . [ دِل ْ لا ] (اِخ ) از نامهای اجدادی است و منسوب به آن دلانی شود. (از الانساب سمعانی ).


دلان . [ دُ] (اِخ ) قریه ای است در نزدیکی دینار از سرزمین یمن .گویند زنان این ده زیباترین زنان یمن می باشند و اهل فسق و فجورند و همه جا میروند. (از معجم البلدان ).


پیشنهاد کاربران

صاحبدل، احساسات عمیق قلبی

دلان به زبان ترکی آذری به معنای گردش و سفر کردن می باشد

دلان به معنی دلهای پاک میباشد، اصالت کردى دارد، هم براى پسر و هم براى دختران استفاده میشود.

دلان:
۱ - دلها، دو تا دل
۲ - همانند جانان دل با پسوند ان ( نسبت )

دلان به زبان آذری به معنی گشتن و چرخیدن می باشد .

دلان : /delān/ دلان [دل= ( به مجاز ) نماد درونی ترین بخش وجود یا عمق جان که نشان دهنده ی عواطف عمیق آدمی است؛ روح، جان ان ( پسوند نسبت ) ] 1 - روی هم منسوب به دل؛ 2 - ( به مجاز ) از جنس روح و جان؛ 3 - ( به مجاز ) مشحون از عواطف عمیق انسانی. اسم دلان با همین تعریف مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .

دولان ( Dolan ) :در زبان ترکی به معنی سفر کن - گردش کن - بگرد


کلمات دیگر: