[ویکی فقه] سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمی شود.
در قرآن کریم آمده است: «قل ارایتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامه». سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل می گویند و یکی دوام وجود در
آینده که آن را ابد می نامند. بزرگان
فلاسفه بر این عقیده اند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دسته اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای
حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده می شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می نامند.
تفاوت دهر، سرمد و زمان
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان، در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفته اند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات
واجب متعال است که ثابت است به صفات،
اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم، و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است. اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را
نسل در نسل نقل و قبول کرده اند،
فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این
الفاظ ، علی رغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
[ویکی اهل البیت] سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمیشود. در قرآن کریم آمده است: «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهارَ سَرْمَداً إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ». (سوره قصص، آیه 72)
سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل میگویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد مینامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیدهاند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دستهاند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده میشود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد مینامند.
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفتهاند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است.
اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کردهاند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ، علیرغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
«سَرْمَد»، به معنای دائم و همیشگی است (بعضی آن را از مادّه «سرد»، به معنای «پی درپی» دانسته اند و «میم» آن را زائده می دانند، ولی ظاهر این است که خود این ماده مستقلاً به معنای دائم و همیشگی می باشد).
«سَرْمَدِی» به موجودی گفته می شود که نه آغاز دارد و نه انجام.
دائم. همیشگی. چنانکه در مجمع و مفردات و اقرب گفته است. این کلمه فقط دوبار در قرآن آمده است. بگو: خبر دهید اگر خدا شب را برای شما دائمی کند کیست معبودی غیر از خدا که روشنائی برای شما بیاورد. .