هوار
فارسی به انگلیسی
cave-in, debris, débris, detritus, dilapidated, rubble, slide
cry for help, shout
howl, yell
فرهنگ اسم ها
اسم: هوار (پسر) (کردی)
معنی: قشلاق، خیمةسلطان در قشلاق ( نگارش کردی
معنی: قشلاق، خیمةسلطان در قشلاق ( نگارش کردی
فرهنگ فارسی
آنچه که ازسقف یادیوارخانه فروریزد، صدای ریزش
(اسم ) داد و فریاد سر و صدا ( بیشتر در هنگام شرح جار و جنجال و سر و صدای کسی استعمال شود ) . یا آی هوار . ( صفت ) آی داد . : یارو فریاد زد : آی داد . آی هوار . مردم بفریاد من برسید .
(اسم ) داد و فریاد سر و صدا ( بیشتر در هنگام شرح جار و جنجال و سر و صدای کسی استعمال شود ) . یا آی هوار . ( صفت ) آی داد . : یارو فریاد زد : آی داد . آی هوار . مردم بفریاد من برسید .
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) (عا. ) داد و فریاد، سر و صدا.
(هَ ) (اِ. ) (عا. ) آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد، صدای فرو ریختن سقف .
(هَ ) (اِ. ) (عا. ) آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد، صدای فرو ریختن سقف .
( ~.) (اِ.) (عا.) داد و فریاد، سر و صدا.
(هَ) (اِ.) (عا.) آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد، صدای فرو ریختن سقف .
لغت نامه دهخدا
هوار. [ هََ ] ( اِ ) خاک و خشت و آنچه از خراب شدن سقف یا قسمتهای دیگر بنایی فروریزد. ( یادداشت بخط مؤلف ). آوار. || فریادی است برای استمداد واستعانت هنگامی که حریق یا خرابی در جایی پدید آید و یا مصیبتی دیگر روی نماید. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- هوار کردن ( کشیدن ) ؛ فریاد برآوردن و کمک خواستن.
- هوار کردن ( کشیدن ) ؛ فریاد برآوردن و کمک خواستن.
فرهنگ عمید
۱. آنچه از سقف یا دیوار خانه فروریزد، آوار.
۲. صدای فروریختن سقف یا بنا.
۳. دادوفریاد، جاروجنجال.
* هوار کشیدن: (مصدر لازم ) [عامیانه] داد کشیدن، جار و جنجال کردن.
* هوار زدن: (مصدر لازم ) = * هوار کشیدن
۲. صدای فروریختن سقف یا بنا.
۳. دادوفریاد، جاروجنجال.
* هوار کشیدن: (مصدر لازم ) [عامیانه] داد کشیدن، جار و جنجال کردن.
* هوار زدن: (مصدر لازم ) = * هوار کشیدن
۱. آنچه از سقف یا دیوار خانه فروریزد؛ آوار.
۲. صدای فروریختن سقف یا بنا.
۳. دادوفریاد؛ جاروجنجال.
〈 هوار کشیدن: (مصدر لازم) [عامیانه] داد کشیدن؛ جاروجنجال کردن.
〈 هوار زدن: (مصدر لازم) = 〈 هوار کشیدن
دانشنامه عمومی
(جنوبی) هَوار در زبان مناطق جنوب کشور به معنی گرده افشانی نخل است.
گویش مازنی
( هوآر ) /hooaar/ مستقر کن - استوار کن
واژه نامه بختیاریکا
( هُوار ) آهسته
( هُوار ) هموار
( هُوار ) هموار
پیشنهاد کاربران
در زبان لری بختیاری
هوار ::فریاد. آرام. یواش
صودا یه داد و هواری ایا::
صدا یک داد و فریاد می آید
هوار اسباوانه بنه به گل::
آرام اسباب ها را بگذار روی زمین*پایین*
هوار هوار بیوه به دینموو:::
یواش یواش بیا دنبال ما
هوار ::فریاد. آرام. یواش
صودا یه داد و هواری ایا::
صدا یک داد و فریاد می آید
هوار اسباوانه بنه به گل::
آرام اسباب ها را بگذار روی زمین*پایین*
هوار هوار بیوه به دینموو:::
یواش یواش بیا دنبال ما
هوار به معنای زیاد هم بکار می رود
هوار شدن یعنی زیاد و یکجا خراب شدن
هوار فریاد بلند ( زیاد )
دوستت دارم هوارتا یعنی خیلی زیاد دوست دارم
هوار شدن یعنی زیاد و یکجا خراب شدن
هوار فریاد بلند ( زیاد )
دوستت دارم هوارتا یعنی خیلی زیاد دوست دارم
یک کلمه لری است، هاوار اِ دس روزِگار
هاوار دو معنی در زبان لری دارد
اول به معنی داد و بی داد کردن و کمک خواستن
دوم معنی مکانی را میدهد که زمانی خانه و ماوا بوده و به حکم کوچ و قشلاق و ییلاق کردن الان خالی لز سکنه شده
اول به معنی داد و بی داد کردن و کمک خواستن
دوم معنی مکانی را میدهد که زمانی خانه و ماوا بوده و به حکم کوچ و قشلاق و ییلاق کردن الان خالی لز سکنه شده
هوار دادن خرما = گرده افشانی خرما = بو دادن خرما
زمانی که گرده نخل ماده را در گرده های نخل ماده قرار میدهند را اصطلاحا هوار دادن میگویند
زمانی که گرده نخل ماده را در گرده های نخل ماده قرار میدهند را اصطلاحا هوار دادن میگویند
کوهستان درکردی
هوار:این کلمه درزبان کردی هاوار تلفظ می شود اصل آن هی وار بوده در زمانهای دور اگر یک آسیابان آسیابش آماده بهره برداری می شد به پشت بام آسیاب رفته و روبه ابادی فریاد می زد هی وار که واژه ( هی ) بانک آگاهی وخطاب بوده و ( وار ) معنی بار میداده ومنظور از هیوار این بوده که آگاه باشید آسیاب آماده به کار است وبارهای گندم وجوی خود را برای آسیاب کردن به آسیاب بیاورید.
هوو: هو درقدیم بانگ رسواکردن دیگران بوده و ( او ) آخر مانند کلمه کاکو یا گردو بردارنده صفتی دلالت می کند و هوو دراصطلاح یعنی کسی که بدنبال نقطه ضعف کسی میگردد تااو را ( ho ) یا رسوا کند .
هوار هوار کردن
کلمات دیگر: