کلمه جو
صفحه اصلی

دلربا


مترادف دلربا : دلارام، دلبر، دلداده، محبوب، معشوق، خوشکل، دلفریب، رعنا، طناز، فتان، فتنه انگیز، فریبنده، قشنگ، ملیح، نازنین، دلپذیر، دلکش

فارسی به انگلیسی

attractive, enchanting, graceful, interesting, ravishing, tempting, coquettish, witch, charmer, dainty, charming

charming


attractive, charmer, dainty, enchanting, graceful, interesting, ravishing, tempting


فارسی به عربی

امتصاص , جذاب , جلب , ساحر , سحر

فرهنگ اسم ها

اسم: دلربا (دختر) (فارسی) (تلفظ: delroba) (فارسی: دلربا) (انگلیسی: delroba)
معنی: رباینده دل

مترادف و متضاد

charmer (اسم)
دلربا، افسونگر

absorbing (صفت)
جاذب، درکش، دراشام، جذاب، جالب، دلربا

attractive (صفت)
جاذب، جالب، دلربا، خوش نما، فریبنده، مورد توجه، دلکش، کشنده

charming (صفت)
جذاب، دلربا، فریبنده، فریبا

enchanting (صفت)
دلربا، فریبنده

fetching (صفت)
جذاب، دلربا، گیرنده

دلارام، دلبر، دلداده، محبوب، معشوق


خوشکل، دلبر، دلفریب، رعنا، طناز، فتان، فتنه‌انگیز، فریبنده، قشنگ، ملیح، نازنین


دلپذیر، دلکش


۱. دلارام، دلبر، دلداده، محبوب، معشوق
۲. خوشکل، دلبر، دلفریب، رعنا، طناز، فتان، فتنهانگیز، فریبنده، قشنگ، ملیح، نازنین
۳. دلپذیر، دلکش


لغت نامه دهخدا

دلربا. [ دِ رُ ] ( نف مرکب ) دلربای.دل رباینده. رباینده دل. کسی یا چیزی که دل شخص را به خود جلب کند. که شیفته کند. که عاشق سازد. که دل رباید. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رباینده دلهای اصحاب نظر به حسن و ظرافت. ( شرفنامه منیری ) :
نافرید ایزد ز خوبان جهان چون تو کسی
دلربا و دلفریب و دلنواز و دلستان.
منوچهری.
|| جذاب. زیبا :
یاد تو روح پرور و وصف تو دلفریب
نام تو غمزدا و کلام تو دلربا.
سعدی.
مطربه دلربا غارت دلها کند
طوقک زردر گلو نغنغه در حنجرک.
شیخ واحدی ( از شرفنامه منیری ).
|| معشوق. محبوب. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دلربای شود. || ( اِ مرکب ) سنگی براق که از آن ظروف خردو دانه های دستبند کنند. قسمی مهره های زرد یا قهوه ای متلألی که زنان گردن بند و دستبند کنند. سنگی به رنگ سرخ سوخته با خالهای زرین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

دل رباینده، کسی یا چیزی که به واسطۀ زیبایی خود دل انسان را برباید.

واژه نامه بختیاریکا

دل روا

جدول کلمات

جالب

پیشنهاد کاربران

یکی از اقسام در کوهی ( کوارتس ) است با تیغکهائی از میکا در آن. از اینرو درخششی ویژه دارد که گوهریان را کار آید.

دل به دست آوردن. دلبری کردن . دل شاد کردن.
به کسی که کار نیک کرد و دل به دست آورد.


دلربا : زیبا و جذاب ونازنین و خوش اخلاق ومحبوب و دوست داشتنی .

فریب دهنده

دلفریب

گیرا. جذاب

جذاب


کلمات دیگر: