افرا
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
فرهنگ اسم ها
معنی: ( به مجاز ) خوش قامت و زیبا، کلمه تحسین به معنی آفرین، مرحبا، نام نوعی درخت، ( در گیاهی )، درختی از تیره ی افراها، اسپندان، اسفندان، بوسیاه، درختی که برگهای پنجه ای و میوه بالدار دارد
(تلفظ: afrā) (در گیاهی) درختی از تیرهی افراها ، اسپندان ، اسفندان ، بوسیاه؛ کلمه تحسین به معنی آفرین، مرحبا .
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
جمع فرئ . بمعنی گور خر یا گور خر جوان .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
بخیره میازار جان کسی
نباید که پیچی ز افرا بسی.
افرا. [ اَ ] ( اِ ) بزبان مازندری نام درختی است معروف. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). درختی از تیره افراها جزو تیره های نزدیک به گل سرخیان که درختی است تنومند با برگهای پنجه ای که در باغها و جنگلها می روید. اسپندان. اسفندان. بوسیاه. ( فرهنگ فارسی معین ). درختی بزرگ با برگهای پنجه ای از تیره افراها که جزء تیره های نزدیک به گل سرخیان محسوب میشود، برگهایش متقابل و گلهایش هم دارای پرچم و هم دارای مادگی است و در مناطق معتدل نیمکره شمالی زمین میرویند، دانه هایش بالدار است و اصطلاحاً سامار نامیده میشود، از چوب این درخت بمناسبت استحکامی که دارد در منبت کاری و ساختن طبق و لاوک از آن استفاده میشود و همچنین در خراطی و ساختن گاوآهن و سایر صنایع آن را بکار میبرند. این گیاه دارای اقسام فراوان است که در نواحی مختلفه بنامهای مختلف نامیده میشوند. گونه های این درخت در جنگلهای شمالی ایران فراوان است و تا بحال 7 گونه از آن در جنگلهای ایران شناخته شده است. اسفندان. اسفندان آغاجی. اسفندان. آچ. آقچه. افراغ. جرم شق. اسپندان. بوسیاه. بوسیام. افره. افرای معمولی.
- افرای صحرائی ؛ یکی از گونه های افرا که در جنگلهای شمال ایران نیز فراوان است و به اسامی محلی کرب ، کرف ، گرکو، تلین ، که پلت ، ککم ، کیکم ، چیت خوانده میشود. ( واژه نامه گیاهی شماره 22 ) ( درختان جنگلی ایران ص 81 ).
- افرای سفید ؛ یکی از گونه های افرا است که بنام افرای نرم اسفندان ابیض نیز موسوم است. ( واژه نامه گیاهی شماره 23 ). افرای نرم. رجوع به افرای سفید شود.
- افرای فندی ؛ یکی از گونه های افرا که به آن اسفندان شکری ، افرای کانادائی ، اسفندان نیز گویند. ( فرهنگ گیاهی ص 9 ). افرای کانادائی.
- افرای بداغی ؛ یکی از گونه های افرا که به آن اسفندان برگ بداغی نیز گویند. ( فرهنگ گیاهی ص 9 ).
- افاری چناری ؛ یکی از گونه های افرا است. آق آغاج. ( فرهنگ گیاهی ص 9 ).
افرا. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فَرَء، بمعنی گورخر یا گورخر جوان . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). فِراء. (اقرب الموارد).
بخیره میازار جان کسی
نباید که پیچی ز افرا بسی .
فردوسی .
افرا. [ اَ ](اِخ ) دهی است از دهستان بالاتجن بخش مرکزی شهرستان شاهی . محلی دشت و معتدل و مرطوب است و 315 تن سکنه دارد. آب از رودخانه تالار و چاه تأمین میشود و محصول آن غلات ، برنج ، مختصر ابریشم ، صیفی ، پنبه ، و شغل اهالی زراعت و دارای راه مالرو است . بنای زیارتگاه موسوم به شیخ طوسی آن قدیمی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به سفرنامه مازندران رابینو شود.
- افرای صحرائی ؛ یکی از گونه های افرا که در جنگلهای شمال ایران نیز فراوان است و به اسامی محلی کرب ، کرف ، گرکو، تلین ، که پلت ، ککم ، کیکم ، چیت خوانده میشود. (واژه نامه ٔ گیاهی شماره ٔ 22) (درختان جنگلی ایران ص 81).
- افرای سفید ؛ یکی از گونه های افرا است که بنام افرای نرم اسفندان ابیض نیز موسوم است . (واژه نامه ٔ گیاهی شماره ٔ 23). افرای نرم . رجوع به افرای سفید شود.
- افرای فندی ؛ یکی از گونه های افرا که به آن اسفندان شکری ، افرای کانادائی ، اسفندان نیز گویند. (فرهنگ گیاهی ص 9). افرای کانادائی .
- افرای بداغی ؛ یکی از گونه های افرا که به آن اسفندان برگ بداغی نیز گویند. (فرهنگ گیاهی ص 9).
- افاری چناری ؛ یکی از گونه های افرا است . آق آغاج . (فرهنگ گیاهی ص 9).
- افرای قرمز ؛ یکی از گونه های افرا که به آن اسفندان احمر نیز گویند. (فرهنگ گیاهی ص 10).
- افرای تاتاری ؛ یکی از گونه های افرا که به آن اسفندان تتری نیز گویند. (فرهنگ گیاهی ص 10).
در اینجا [ گرگان ] درختی میروید که شبیه بلوط است و از برگهای آن قطره های عسل بیرون می آید. اهالی این قطره ها را جمع کرده مانند غذای مقوی میخورند. مترجم دیودور گوید: این درخت از خانواده ٔ افراست . (تاریخ ایران باستان ص 1643) :
شمشاد و چنار و ارس و افرا
افراخته قامت دلارا.
از شاعری مازندرانی (از آنندراج ).
و آنراافراغ نیز گویند و افرابن بمعنی زیر درخت افرا است .(آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
در مورد درخت افرا هرس لازم نیست فقط کافی است در بهار شاخه های خشک و بیمار حذف شوند.
افرا (نام علمی: Acer) نام یک سرده از تیرهٔ ناترکیان است. درخت افرا در نواحی جنگلی و در خاکهای اسیدی می روید و به خصوص در جنگل های شمال ایران فراوان و گونه هایی از آن ها در باغ ها و پارک ها برای زینت کاشته می شوند (خاک جنگل اسیدی می باشد). در بعضی از گونه ها مواد قندی بسیاری وجود دارد از درختان پهن برگ با چوب صنعتی و بعضی زینتی هستند و در زمستان خزان می کنند. برگ ها اکثراً پنجه ای متقابل شانه ای شامل ۵–۳ برگچه نوکدار با دانه های نامنظم است. میوه ها فندقی دارای دو بال به شکل ۸ با زاویه بین دو بال که از ۴۵درجه تا ۱۸۰درجه متغیر می باشد و در تابستان می رسند افراها به بیشتر خاک ها و شرایط مقاوم هستند.
درخت افرا در هر نوع خاکی به عمل می آید ولی گونه های مختلف آن در خاکهای اسیدی سازگارتر هستند و به آفتاب کامل نیاز دارند.
بذر اکثر افراها در پائیز می رسند قبل از کاشت اگر بذر به مدت یک هفته در آب غوطه ور باشد و هر روز آب آن عوض شود در جوانه زنی مؤثر خواهد بود بطور کلی بذر افراها را نباید گذاشت که خشک شوند و موقع کاشت در عمق یک سانتیمتری با پوشش نازک از ماسه و در محلی سایه دار کاشته می شود.
این روستا در بالاتجن قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۵۹۱نفر (۱۴۱خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
اَفرا
اَفرا
اَفرا
گروهی شامل بیش از ۱۱۵ گونۀ خویشاوند درختی و درختچهای، از جنس افرا (Acer)، تیرۀ افرائیان. نام جنس این گیاهان از واژه ای لاتینی به معنای تیز مشتق شده است و علت آن تیز بودن نوک برگ های این گیاه است. این گروه دارای برگ های متقابل ساده و غالباً پنجه ای، و دارای گل های منظم نر یا نرماده اند. گل آذین خوشه ای، و میوه ساماری و دارای بال بلندی است. در نواحی معتدل نیمکرۀ شمالی می رویند و بسیاری از آن ها گیاهان باغچه ای متداول اند. از این جنس مجموعاً در ایران دَه گونه یافت می شود که در جنگل های شمال، تا ارتفاع ۲هزار متری، و نیز در جنگل های غرب و جنوب ایران می رویند و نام های محلی متفاوتی دارند. کرکو یا کرب (افرای قندی) (Acer Campestre) و افرای شبه چنار (Acer pseudo-platanus) از معروف ترین گونه های این جنس اند. برخی از گونه های افرا، نظیر افرای ابلق (Acer negundo)، بومی شمال امریکایند. چوب درختان افرا مصارف صنعتی دارد و علاوه بر استفاده های گوناگون در صنایع، مبل سازی، و روکار، از چوب آن در مصارف روستایی برای تهیۀ لت جهت پوشش خانه ها و تیروتخته های کندوج (انبار برنج) استفاده می کنند؛ برگ این گیاه عموماً به مصرف تعلیف گاو می رسد.
گویش مازنی
۱نام روستایی در حوزه بالا تجن قائم شهر ۲نام طایفه ای در بندپی ...
نام درختی جنگلی در مازندران از تیره ی افرا با نام علمی boiss ...
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
نام نوعی درخت با برگی شبیه به پنجه انسان در گیلان و مازندران
نوعی درخت در سرزمین کاسپین
و هم میتوان برای پسر و دختر نامگذاری نمود
متشکرم
نام انگلیسی :tree Maple نام فرانسه : Erable نام آلمانی : Ahorn
جایگاه گونه های افرا در رده بندی و سیتماتیک گیاهی عبارتند از:
Kingdom: Plantae
شاخه
Division: Magnoliophyta
رده
Class: Magnolipsida
راسته
Order: Sapindales
تیره افرا
Family: Aceracea
جنس افرا
Genus: Acer
جنس افرا ( Acer ) به تیرة Aceraceae تعلق دارد نام علمی درختان افرا واژة لاتین است و به معنای تیز و سخت می باشد و آن بعلت تیز بودن انتهای لوب بزرگ بعضی از گونه های آن است. جنس افرا در جهان دارای 100 گونه است این جنس در ایران مجموعا دارای 10 گونه است که غالباً عناصر اصلی رویشهای جنگلی را تشکیل می دهند گونه های مختلف افرا در جنگلهای شمال ( تا ارتفاع 2000 متری ) و همچنین در جنگلهای غرب و جنوب ایران می رویند .
گونه های مختلف افرا بصورت درخت یا درختچه های کوتاهی هستند . شکل برگ و میوه و زاویه بین دواکن و صاف بودن و یا کر کدار بودن بذر یا داخل میوه سبب تشخیص گونه های مختلف افرا از یکدیگر میگردد . برگها مرکب شانه ای یا ساده پنجه ای بدون گوشوارک و متقابل گاهی نیز برگ دارای پهنک کامل است . گلها انتهایی یا غیر انتهایی به شکل گل آذین دیهیم ، خوشه به صورت دسته هایی مجتمعند کاسه 4 - 5 پر . جام 5 - 4 پر که به هم تابیده و گاه از بین رفته اند پرچم گاهی به کلی از بین رفته ، گاهی پر شمار و به تعداد 4 - 5 - 8 - 10 متغیر است .
دستگاه ترشح کننده شامل سلولهای درازی است که به صورت لوله های ترشح کنندة در بافتهای چوب و آبکش ساقه و برگها قراردارند گلها نرماده ، یا بر اثر عدم رشد یکی از اندامهای جنس تک جنس و گاهی نیز فاقد گلبرگ هستند برچه ها پیوسته اند از یک تخمدان دو تخمکی یا تخمکهای راست ، خمیده و یا واژگون را تشکیل می دهند میوه که ناشکوفاست در حقیقت نوعی شیزو کارپ دومریکارپی است که هر یک از آنها بر اثر رشد یکی از تخمکها حاصل شده محتوی یکدانه است و ثمری را با بالة یک طرفی تشکیل می دهد و به این ترتیب در افراها ، شیزوکارپها به دو مریکارپ یا میوة دو ثمری تبدیل می شوند دانه ها دارای آلبومن نامشخص است.
درختان این تیره در نواحی جنگل و در خاکهای گچی می رویند و بخصوص در جنگل های شمال ایران فراوان و گونه هایی از آنها در باغها و پارکها برای زینت کاشته می شوند در بعضی از گونه ها مواد قندی بسیار وجود دارد میوه ها در تابستان می رسند افراها به بیشتر خاکها و شرایط مقاوم هستند .
خواهشها و نیازهای اکولوژیکی
جا و خاک مناسب
در هر نوع خاک به عمل می آید ولی گونه های مختلف آنها در خاکهای آهکی سازگارتر هستند. به آفتاب کامل نیاز دارد . برای افرای قندی ( A. saccharinum ) خاک سبک مورد احتیاج است .
هرس
نیاز نیست، فقط کافیست در بهار شاخه های خشک و بیمار حذف شوند .
تکثیر
روش های مختلفی جهت تکثیر بکار می رود : بذرکاری، پیوند زدن، قلمه زدن، شاخه خوابانیدن و ریز ازدیادی micropropagation .
1 - بذر کاری : بذر اکثر افراها در پاییز می رسند اما دو گونه A. rubrum و A. saccharinum بذرهایشان در اواخر بهار می رسند . بذر چنین گونه هایی باید به محض رسیدن و کامل شدن جمع آوری و به فوریت کاشته شوند تا از خشک شدن آنها جلوگیری شود. گونه های دیگر را می توان در پائیز کاشت ( قبل از کاشت اگر بمدت یک هفته در آب غوطه ور باشند و هر روز آب عوض شود در جوانه زنی موثر است ) و در صورتی که در پائیز امکان کاشت نباشد می توان بمدت 90 روز در دمای 4 درجه سانتیگراد استراتیفه نمود و سپس در بهار اقدام به کاشت آنها کرد . بذر افرای چینی A. palmatum اگر بمدت دو روز در آب حدود 45 درجه سانتیگراد غوطه ور باشد و سپس درون ماسه استراتیفه گردند در جوانه زنی آنها موثر خواهد بود . بذر A. floridanum , A. barbatum , A. negundo اگر بصورت سرما – گرما – سرما استراتیفه شوند در جوانه زنی آنها تسریع می گردد ، بطور کلی بذر افراها را نباید گذاشت که خشک شوند و موقع کاشت در عمق یک سانتیمتری با پوششی نازک از ماسه و در محلی سایه دار در بهار کاشته می شوند .
2 - قلمه : قلمه علفی افراها که در خارج از فصل خود تهیه می شوند در تحت شرایط گلخانه و استفاده از ایجاد زخم و پودر دو درصد اسید ایندول بوتریک ( IBA ) و 5 درصد بنومیل ریشه دار می شوند .
قلمه های نیمه خشبی از A. floridanum , A. negundo در تحت شرایط گلخانه و زخم زنی و پودر تالک IBA به میزان ppm8000 ریشه دار می شوند . قلمه تک جوانه A. glabrum زیر گونه Douglasii ( افرای دو گلاس ) با 8/0 در صد پودر تالک IBA یا 25 درصد IBA داخل 50 درصد اتانل ریشه دار شده است .
قلمه خشبی A. palmatum هم در فضای باز و هم در شرایط گلخانه می تواند ریشه دار شود بشرطی که مدتی را در زیر ماسه ( حداقل یک ماه ) بحالت استراتیفه مانده باشد .
3 - پیوندزنی : نهالچه های A. palmatum بعنوان پایه برای کولتیوار های افرا ژاپنی بکار می روند . A. saccharinum برای افرا قندی ، A. rubrum برای کولتیوار های افرا قرمز ، A. pseudoplatanus برای افرا نواری A. platanoides , ( A. pensylvanicum ) برای کلون های افرای نروژی نظیر Schweller , Crimson King و نیز فرم های هرمی شکل افرا بکار می رود .
اگر پیوند در فضای باز و درخزانه بر روی نهال های بذری زده می شود ، با موفقیت می توان از پیوند شکمی یا T از نیمه تابستان تا آخر آن استفاده کرد . و در بهار سال بعد به محض رویش پیوندک نهال را از بالای آن سربرداری نمود . در صورتی که امکانات گلخانه ای در دسترس باشد گیاهان پایه بذری یکساله در خزانه که در پائیز سال اول بداخل گلدان های کوچک منتقل شده اند و در طی سال دوم در درون گلدان بوده اند ، در آخر زمستان ( اواخر بهمن اوایل اسفند ) برای آماده شدن پیوند زنی به گلخانه آورده میشوند. به محض اینکه ریشه ها علامت رشد را نشان د . . .