کلمه جو
صفحه اصلی

پاشیر

فرهنگ فارسی

( اسم ) زیر زمین خرد که شیر آب انبار بر دیوار آن نصب شده است گودال پای شیر آب انبار کلی. بنای مجاور شیر آنجای از آب انبار که آب از شیر گیرند .
انجای از آب انبار که آب از شیر گیرند

فرهنگ معین

(اِمر. ) زیرزمین خرد که شیر آب انبار بر دیوار آن متصل نصب شده باشد.

لغت نامه دهخدا

پاشیر.( اِ مرکب ) زیر زمین خُرد که شیر آب انبار بر دیوار آن منصوب است. گودال پای شیر آب انبار و کلیه بنای مجاور شیر. آنجای از آب انبار که آب از شیر گیرند.

فرهنگ عمید

پای شیر آب انبار، گودالی که زیر شیر آب انبار درست می کنند.

دانشنامه عمومی

پاشیر، جایگاه برداشت آب است. در آب انبارهای شهری اتاقی است کوچک، چسبیده به خزانه (در دل زمین) که با پلکان به آن راه می یابند. کف پاشیر کمی بالاتر از کف خزانه است. در دیوار میان خزانه و پاشیر، شیر بزرگ برنجی آب به خزانه پیوسته است که از آن آب برمی دارند. این شیر کمی بالاتر از کف خزانه در دیوار کار گذاشته می شود، برای اینکه گل و لای ته نشین شده در خزانه بدان راه نداشته باشد.
در آب انبارهای شهری گاه دو یا سه شیر در دیوار کار گذاشته می شد. برای اینکه مردم بتوانند زودتر آب بردارند. گاه سکوهایی برای آسودن در پاشیر ساخته می شد که مردم به هنگام گرما از آن بهره می بردند. در کاشان نمونه ای هست که برای خنک کردن خانه کنار آب انبار، از پاشیر آب انبار سوراخی به خانه باز کرده اند. برخی از آب انبارها دارای دو شیر هستند که هر کدام پلکان ویژه خود را دارند.


کلمات دیگر: