کلمه جو
صفحه اصلی

پرپری

فارسی به انگلیسی

thin, flimsy


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- جامه عبا نان و جز آن که سخت باریک و نازک و تنک باشد : نان پرپری عبای پرپری . ۲- ( کبوتر بازی ) کبوتر ماده ای که پرودمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را ببام خانه خوانند .

هر چیز نازک و پوسته مانند


فرهنگ معین

(پِ پِ ) (ص . ) ۱ - هر چیز نازک و پوسته مانند. ۲ - کبوتر ماده ای که پر و دمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را به بام خانه خوانند.

لغت نامه دهخدا

پرپری. [ پ ِ پ ِ ] ( ص ) در تداول عوام ، سخت باریک و تنک و نازک ( جامه و نان وجز آن ) آنگاه که عیب باشد. یک عبای پِرپِری ( در زمستان آنگاه که جامه سطبر ضرور است ). یک تکه نان پرپری ( قطعه ای از نان سخت نازک و تنک که سیری نیاورد ).

فرهنگ عمید

۱. هرچیز پوسته مانند و نازک: نان پرپری، عبای پرپری.
۲. (اسم ) کبوتری که پرهایش را قیچی می زنند و آن را روی بام رها می کنند تا کبوترهای دیگر به هوای او بنشینند.

گویش مازنی

۱پارچه ی نازک و سبک ۲هرچیز نازک و سبک وزن


۱پروانه ۲جلیقه ی دامن ۳بسیار نازک و شکننده


مرغی که پرهای سیخ شده و برآمده دارد آدم جلد و چالاک


۱دور دامن،یقه،سرآستین،متکا و بالش که پرچین باشد ۲شب پره ...


/par pari/ پارچه ی نازک و سبک - هرچیز نازک و سبک وزن & پروانه - جلیقه ی دامن ۳بسیار نازک و شکننده & مرغی که پرهای سیخ شده و برآمده دارد آدم جلد و چالاک & دور دامن، یقه، سرآستین، متکا و بالش که پرچین باشد - شب پره

واژه نامه بختیاریکا

( پرپری * ) هزار لای گاو
( پِرپِری ) هیزمی سست ، باریک و کاغذی جهت سهولت در روشن کردن آتش


کلمات دیگر: