ازمايش
تجریب
عربی به فارسی
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) آزمودن ، آزمایش کردن .
لغت نامه دهخدا
تجریب. [ ت َ ] ( ع مص ) آزمودن. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). اختبار و امتحان کردن از کسی یا چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( از المنجد ). آزمودن. ( از آنندراج ). آزمایش وامتحان. || گرفتن عیار. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: