جمل شتران شتر گله با شتران
جامل
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(مِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گله شتر یا شتربانان . ۲ - قبیله بزرگ .
لغت نامه دهخدا
جامل. [ م ِ ] ( ع اِ ) ج ِ جمل. شتران. شتر گله با شتربان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گله شتران با شتربانان و ارباب آن. شاعر گوید:
لهم جامل ما یهداء اللیل سامرُه. ( اقرب الموارد ). || خداوندان شتر. ( آنندراج ). صاحب الجمال کالباقر لصاحب البقر. ( اقرب الموارد ). || اسباب. || قبیله بزرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
لهم جامل ما یهداء اللیل سامرُه. ( اقرب الموارد ). || خداوندان شتر. ( آنندراج ). صاحب الجمال کالباقر لصاحب البقر. ( اقرب الموارد ). || اسباب. || قبیله بزرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر: