کلمه جو
صفحه اصلی

پت پت

فارسی به انگلیسی

pulse, sputter

فرهنگ فارسی

( اسم ) صدای فتیل. چراغ چون روغنش تمام شود یا در آن آب باشد .

فرهنگ معین

(پِ. پِ ) (اِصت . ) صدای فتیلة چراغ چون روغنش تمام شود یا در آن آب باشد.

لغت نامه دهخدا

پت پت. [ پ ِ پ ِ ] ( اِصوت ) حکایت صوت پیاپی فتیله چراغ گاه بآخر رسیدن روغن. جرِست چراغ و شمع میران. بانگ فتیله چراغ و شمع چون خاموش شدن خواهد. آواز فتیله چراغ چون روغن آمیخته به آب دارد یا روغن آن نزدیک به برسیدن است.
- پت پت کردن ( چراغ یاشمع ) ؛ آواز کردن فتیله چراغ یا شمع آن هنگام که خاموش شدن خواهد.

فرهنگ عمید

۱. صدای شعلۀ شمع یا چراغ هنگامی که رو به خاموشی است.
۲. صدای موتور اتومبیل وقتی که بد کار کند.

گویش مازنی

/pet pet/ حرکت رو بخاموشی شعله ی چراغ & جوش آمن – غل خوردن – جوشش & در گوشی حرف زدن - زمزمه کردن & لکنت زبان

حرکت رو بخاموشی شعله ی چراغ


جوش آمن – غل خوردن – جوشش


۱در گوشی حرف زدن ۲زمزمه کردن


لکنت زبان


پیشنهاد کاربران

پِت پِت ، به آهسته صحبت کردن، پچ پچ نمودن در گویش یزدی است.

پِت پِت در گویش یزدی به معنای پِِچ پِِچ کردن و آهسته صحبت کردن است


کلمات دیگر: