کلمه جو
صفحه اصلی

پاشویه

فرهنگ فارسی

محلولی ازخردل یانمک برای پاهای بیمارشستن پا
( اسم ) ۱- آب گرم خالص یا مخلوط بخردل و نمک و غیره که پای بیمار را بدان شویند . ۲- دیوار. حوض . ۳- آب رو گرداگرد حوض .
آب گرم خالص یا مخلوط بخردل و نمک و غیره که پای بیمار بدان شویند پاشویه کردن

فرهنگ معین

(یِ ) (اِمر. ) = پاشوره : ۱ - آب گرمی که نمک یا خردل را در آن حل کرده و به وسیلة آن پای بیمار را بشویند. ۲ - آبراه کوچک در اطراف حوض .

لغت نامه دهخدا

پاشویه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) آب گرم خالص یا مخلوط بخردل و نمک و غیره که پای بیمار بدان شویند. || دیواره حوض. || آب روِ گرداگرد حوض.
- پاشویه کردن ؛ شستن پای بیمار با آب گرم مخلوط به نمک یا خردل و امثال آن تا حرارت و تبِش او کم شود.

فرهنگ عمید

۱. آب رو باریکی که گرداگرد حوض درست می کنند.
۲. پله یا لبۀ حوض که در آنجا پاهای خود را می شویند.
۳. جای شستن پا.
۴. محلولی که از نمک، خردل یا داروهای دیگر برای شستن پاهای بیمار درست کنند.
* پاشویه دادن: (مصدر متعدی ) شستن پاهای بیمار با محلول نمک، خردل یا داروی دیگر برای تخفیف تب و حرارت بدن.
* پاشویه کردن: (مصدر متعدی ) = * پاشویه دادن

۱. آب‌رو باریکی که گرداگرد حوض درست می‌کنند.
۲. پله یا لبۀ حوض که در آنجا پاهای خود را می‌شویند.
۳. جای شستن پا.
۴. محلولی که از نمک، خردل یا داروهای دیگر برای شستن پاهای بیمار درست کنند.
⟨ پاشویه دادن: (مصدر متعدی) شستن پاهای بیمار با محلول نمک، خردل یا داروی دیگر برای تخفیف تب و حرارت بدن.
⟨ پاشویه کردن: (مصدر متعدی) = ⟨ پاشویه دادن


پیشنهاد کاربران

پاشویه ( Scuppers ) [اصطلاح دریانوردی] :مجاری در طول لبه پلهای باز و یا سوراخهائی در دیواره کشتی ( بالاتر از خط آبخور ) که آبهای اضافی و فاضلابها از این مجاری به بیرون از کشتی هدایت میشوند .


کلمات دیگر: