رفتن نه نرم و نه بشتاب
پویه کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پویه کردن. [ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) رفتن نه نرم و نه بشتاب :
بر طراز آخته پویه کند چون عنکبوت
بر بدستی جای بر جولان کند چون بابزن.
بر طراز آخته پویه کند چون عنکبوت
بر بدستی جای بر جولان کند چون بابزن.
منوچهری.
پیشنهاد کاربران
کوشش و کندوکاو
کنایه از خوابیدن
کلمات دیگر: