۱ - ( مصدر ) زدودن شمشیر و آینه و جز آن صیقل زدن . ۲ - ( اسم ) زدودگی جلا
مهره زن
مهره زن
(ص قُ) [ ع . ] (ص .) آن که آهن را روشن کند؛ روشنگر.
(ص ) [ ع . ] 1 - (مص م .) زدودن شمشیر و آینه و جز آن ، صیقل زدن . 2 - (اِمص .) زدودگی ، جلا.
صقال . [ ص َق ْ قا ] (ع ص ) مهره زن . (مهذب الاسماء). مهره کش . (غیاث اللغات ). || روشنگر یعنی آنکه آهن روشن کند. (مهذب الاسماء). شحاذ. جَلاّء.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
مسعودسعد.
مسعودسعد.
مجد همگر.
زدودن و برطرف ساختن زنگ آینه یا آهن؛ جلا دادن؛ روشن کردن؛ صیقل زدن.
〈 صقال گرفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] زدوده شدن؛ جلا یافتن.