نیزه زدن به یکدیگر، بسیارنیزه زننده بدشمن، بسیارسرزنش کننده
( مصدر ) نیزه زدن با یکدیگر .
نیزه زدن با یکدیگر . یا عیب کردن
( مصدر ) نیزه زدن با یکدیگر .
نیزه زدن با یکدیگر . یا عیب کردن
طعان . [ طَع ْ عا ] (ع ص ) بسیار نیزه زننده . || بسیار طعن کننده و عیبجوی مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و منه الحدیث : لایکون المؤمن طعاناً؛ ای فی اعراض الناس . (منتهی الارب ). بسیار طعنه زن . رجل ٌ طعان ٌ؛ آنکه مردمان را بد گوید. (مهذب الاسماء).
منوچهری .
مسعودسعد.
مسعودسعد.
خاقانی .
خاقانی .