گمراه شدن، بیراه شدن، گمراهی
۱ - ( مصدر ) بیراه شدن گمراه گشتن ۲ - ( اسم ) گمراهی بیراهی غی ۳ - حالتی است که برای سالک در حین سلوک دست دهد یعنی سالک آنچه را که موجب وصول به مطلوبست ندارد و خطا می کند و تعریف غوایت باین که سالک موجبات وصول به مطلوب را نداشته باشد درست نیست زیرا کسی که از تحصیل مطالب به کلی باز نشیند و اصلا رهروی نکند فاقد موجبات وصول به مقصود خواهد بود و هرگز صاحب غوایت نیست و قول بعضی را که گفته اند : غوایت پیمودن راهی است که به مقصد برسد نیز نمی توان پذیرفت .
۱ - ( مصدر ) بیراه شدن گمراه گشتن ۲ - ( اسم ) گمراهی بیراهی غی ۳ - حالتی است که برای سالک در حین سلوک دست دهد یعنی سالک آنچه را که موجب وصول به مطلوبست ندارد و خطا می کند و تعریف غوایت باین که سالک موجبات وصول به مطلوب را نداشته باشد درست نیست زیرا کسی که از تحصیل مطالب به کلی باز نشیند و اصلا رهروی نکند فاقد موجبات وصول به مقصود خواهد بود و هرگز صاحب غوایت نیست و قول بعضی را که گفته اند : غوایت پیمودن راهی است که به مقصد برسد نیز نمی توان پذیرفت .