( اسم ) ۱ - پیکان پهن بزرگ و شکاری و آن را به شکل بیل سازند . ۲ - حربه ای شبیه شمشیر که پهن و سنگین است . ۳ - پیکان نیزه . ۴ - دبه برنجین .
غدره غداره غدره
غدره غداره غدره
غدرة. [ غ َ دِ رَ ] (ع ص ) شب تاریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، غَدِرات .
غدرة. [ غ ُ رَ ] (ع اِ) آنچه پس گذارند آن را. ج ، غُدرات . (منتهی الارب ). ج ، غُدرات ، غِدرات . (اقرب الموارد). غدرة. غدارة. رجوع به غُدرات و غِدْرات و غُداره و غِدرة شود.
غدرة. [ غ َ دَ رَ ] (ع اِ) غُدرة. غُدارة. (اقرب الموارد). غِدرة. (منتهی الارب ) (تاج العروس ). ج ،غدرات . || واحد غدر. (اقرب الموارد). غدرةمثل غَدَر است . (منتهی الارب ). رجوع به غَدَر شود.
غدرة. [ غ َ دَ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ غادِر. (اقرب الموارد).
(احوال و اشعار رودکی تألیف سعید نفیسی ص 1205).