عزا گرفتن

۱ - اقامه سوگواری به سبب مرگ کسی . ۲ - اوقات تلخ بودن عصبانی بودن .
زاری و شیون کردن و به حالت ماتم زدگان در آمدن و برای سوک و مصیبت لباس سیاه در بر کردن مجلس ماتم گرفتن در مرگ عزیزی

(عَ . گِ رِ تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - برگزاری مراسم سوگواری . ۲ - (عا. ) به شدت غمگین بودن ، غصه دار بودن .

عزا گرفتن. [ ع َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) زاری و شیون کردن و به حالت ماتم زدگان درآمدن و برای سوک و مصیبت لباس سیاه در بر کردن. ( ناظم الاطباء ). مجلس ماتم گرفتن در مرگ عزیزی. ( فرهنگ عوام ). اقامه سوکواری بسبب مرگ کسی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
گر ماه و آفتاب بمیرد عزا مگیر
گر تیر و زهره کشته شود نوحه خوان مخواه.سازد بخیل دشمن خود کائنات را
تا کس به مرگ او نتواند عزا گرفت.نی همدمی که پرسد در محنتم خبر
نی دوستی که گیرددر مردنم عزا.- امثال :
نمرده عزا نگیرد ، نظیر: پیش از مرگ واویلا. ( امثال و حکم دهخدا ).
|| در تداول امروز فارسی زبانان ، برای رفع مشکلی دستخوش حیرت شدن : عزا گرفته ام ( یعنی متحیرم ) که این همه قرض خود را از کجا بدهم. عزا گرفته ام که این مشکل خود را چگونه حل کنم. ( از فرهنگ عوام ). حالت ماتمزده بخود گرفتن از واقعه ناگواری یا وامی یا از دست دادن چیزی یا از بیم به دست نیاوردن چیزی.