( ~ . ) (حامص . ) نادانی .
غرچگی
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
غرچگی. [ غ َ چ َ / چ ِ ] ( حامص ) احمقی و نادانی. غَرچه بودن :
پذیرفت سامش ز بی بچگی
ز نادانی و پیری و غرچگی.
پذیرفت سامش ز بی بچگی
ز نادانی و پیری و غرچگی.
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 6 ص 1667 ).
فرهنگ عمید
۱. نادانی، کودنی.
۲. ناتوانی مرد در بچه دار شدن، غرچه بودن: پذیرفت سامش ز بی بچگی / ز نادانی و ریوی و غرچگی (فردوسی: ۵/۳۴۵ ).
۲. ناتوانی مرد در بچه دار شدن، غرچه بودن: پذیرفت سامش ز بی بچگی / ز نادانی و ریوی و غرچگی (فردوسی: ۵/۳۴۵ ).
کلمات دیگر: