( اسم ) ساخت و سامان آنچه جهت سفر و جز آن آماده سازند .
آماده گردیدن
آماده گردیدن
عتاد. [ع َ ] (ع اِمص ، اِ) ساخت . (منتهی الارب ). آنچه آماده باشد از سلاح و چارپا و ساز جنگ . (اقرب الموارد). || سامان . || آمادگی . || آنچه جهت سفر و جز آن آماده سازند. (منتهی الارب ).
عتاد. [ ع َ ] (ع مص ) آماده گردیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).