(غَ وْ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) ۱ - جای فرو رفتن آب ، محل غور. ۲ - جای نهان شدن . ۳ - منزل ، جایگاه .
غورگاه
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
غورگاه. [ غ َ / غُو ] ( اِ مرکب ) جای فرورفتن آب. محل غور. رجوع به غور شود. || جای فرورفتن. جای نهان شدن. منزل و جایگاه :
ریشی نه که غورگاه غم نیست
خاریده ناخن ستم نیست.
ریشی نه که غورگاه غم نیست
خاریده ناخن ستم نیست.
نظامی.
فرهنگ عمید
جای غور، محل غور، جای فرو رفتن.
کلمات دیگر: