کلمه جو
صفحه اصلی

غلچگی

فرهنگ معین

(غَ چِ ) (حامص . ) ۱ - روستایی بودن . ۲ - زندگانی کردن مانند اوباش .

لغت نامه دهخدا

غلچگی. [ غ َ چ َ / چ ِ ] ( حامص ) روستایی بودن. دهقانی. رجوع به غلچه شود. || اوباش بودن. زندگی کردن مانند اوباش. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به غلچه شود.

فرهنگ عمید

روستایی بودن.


کلمات دیگر: