کلمه جو
صفحه اصلی

غلیل

فرهنگ فارسی

( اسم ) گلوله کمان گروهه .

فرهنگ معین

(غُ ) (اِ. ) گلولة کمان گروهه .
(غَ ) [ ع . ] (اِمص . ) ۱ - تشنگی شدید. ۲ - سوزش درون . ۳ - دشمنی ، حقه .

(غُ) (اِ.) گلولة کمان گروهه .


(غَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - تشنگی شدید. 2 - سوزش درون . 3 - دشمنی ، حقه .


لغت نامه دهخدا

غلیل. [ غ ُ ] ( اِ ) گلوله کمان گروهه. ( ناظم الاطباء ).

غلیل. [ غ َ ] ( ع اِمص ) تشنگی ، یا سوزش آن. سوزش شکم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عطش ، یا شدت عطش و یا حرارت آن. ( از اقرب الموارد ). سوزش درون. || ( اِ ) کینه و دشمنی. || خسته ٔخرما با سپست کوفته بجهت ستور. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . هسته خرما که با سپست مخلوط کنند برای شتر. ( از اقرب الموارد ). || سوزش دوستی و گرمی اندوه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حرارت دوستی و اندوه. ( از اقرب الموارد ). || جای روییدن طلح و سلم و یا وادیی پست. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یکی غلاّن. ( اقرب الموارد ). رجوع به غلاّن شود. || ( ص ) تشنه. ( غیاث اللغات ) ( دهار ) ( منتهی الارب ). سوخته تشنگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عطشان. ( اقرب الموارد ). مغلول :
یا مگر فرعونی و کوثر چونیل
بر تو خون گشته ست و ناخوش ای غلیل.
مولوی ( مثنوی ).

غلیل . [ غ َ ] (ع اِمص ) تشنگی ، یا سوزش آن . سوزش شکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عطش ، یا شدت عطش و یا حرارت آن . (از اقرب الموارد). سوزش درون . || (اِ) کینه و دشمنی . || خسته ٔخرما با سپست کوفته بجهت ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) . هسته ٔ خرما که با سپست مخلوط کنند برای شتر. (از اقرب الموارد). || سوزش دوستی و گرمی اندوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حرارت دوستی و اندوه . (از اقرب الموارد). || جای روییدن طلح و سلم و یا وادیی پست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یکی غلاّن . (اقرب الموارد). رجوع به غلاّن شود. || (ص ) تشنه . (غیاث اللغات ) (دهار) (منتهی الارب ). سوخته ٔ تشنگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عطشان . (اقرب الموارد). مغلول :
یا مگر فرعونی و کوثر چونیل
بر تو خون گشته ست و ناخوش ای غلیل .

مولوی (مثنوی ).



غلیل . [ غ ُ ] (اِ) گلوله ٔ کمان گروهه . (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

۱. آن که تشنگی شدید دارد، تشنه .
۲. (اسم ) [مجاز] سوزش عشق یا اندوه : غیر فصل و وصل پی بُر از دلیل / لیک پی بردن بننشاند غلیل (مولوی۱: ۷۰۹ ).

پیشنهاد کاربران

سوزش درون


کلمات دیگر: