سترونی
فارسی به انگلیسی
sterility
مترادف و متضاد
گند زدایی، سترونی، سترون سازی
بی باری، عقیمی، سترونی
فرهنگ فارسی
نازایی عقم .
فرهنگ معین
( ~ . ) (حامص . ) نازایی .
فرهنگ عمید
سترون بودن، نازایی.
فرهنگستان زبان و ادب
{sterility} [پزشکی] عاری بودن از باکتری و قارچ و ویروس و دیگر ریزاندامگان های بیماری زا و غیربیماری زا
{sterility} [پزشکی] ناتوانی در تولید مثل به هر علت متـ . نازایی، عقیمی * واژۀ "نازایی" صرفاًً در مورد زنان به کار می رود. "سترونی" مصوب فرهنگستان اول است.
{sterility} [پزشکی] ناتوانی در تولید مثل به هر علت متـ . نازایی، عقیمی * واژۀ "نازایی" صرفاًً در مورد زنان به کار می رود. "سترونی" مصوب فرهنگستان اول است.
کلمات دیگر: