ژان-فرانسوا لیوتار (به فرانسوی: Jean-François Lyotard) (زادهٔ ۱۰ اوت ۱۹۲۴ در ورسای – درگذشتهٔ ۱۳ آوریل ۱۹۹۸ در پاریس، فرانسه) نظریه پرداز ادبی و از پیشگامان فلسفهٔ پست مدرن در جهان به شمار می رود. علی رغم این که ژان-فرانسوا لیوتار یک فرانسوی فعال سیاسی نیز بود، ولی مفصل بندی فلسفهٔ پست مدرن و تحلیل تأثیر پست مدرنیته بر وضعیت بشری، مهم ترین عامل شهرت وی محسوب می شود.
La Phénoménologie, Paris, Presses universitaires de France, (coll. Que sais-je ?), 1954.
Discours, Figure, Klincksieck, 1971. (Thèse de Doctorat d'État, sous la direction de Mikel Dufrenne.)
Dérive à partir de Marx et de Freud, Paris, 10/18, 1973 ; nouvelle éd. , Paris, Galilée, 1994.
Des dispositifs pulsionnels, Paris, 10/18, 1973, nouvelle éd. , Paris, Galilée, 1994.
Économie libidinale, Paris, Minuit, 1974.
Rudiments païens, Paris, Christian Bourgois, 1977.
Les Transformateurs Duchamp, Paris, Galilée, 1977.
La Condition postmoderne: rapport sur le savoir, Paris, Minuit, 1979.
Au juste (avec Jean-Loup Thébaud), Paris, Christian Bourgois, 1979.
La pittura del segreto nell’epoca post-moderna: Baruchello, Milan, Feltrinelli, 1982.
Le Différend, Paris, Minuit, 1983.
Tombeau de l'intellectuel et autres papiers, 1984.
Que peindre ? Adami, Arakawa, Buren (1987), rééd. préfacée et postfacée, Paris, Hermann, 2008.
Le Postmoderne expliqué aux enfants: Correspondance 1982-1985, Paris, Galilée, 1988.
L'Inhumain: Causeries sur le temps, Paris, Galilée, 1988.
Heidegger et les Juifs, Paris, Galilée, 1988.
La Faculté de juger (avec J. Derrida, V. Descombes, G. Kortian…), Paris, Minuit, 1989.
Leçons sur l'analytique du sublime, Paris, Galilée, 1991.
Signé Malraux, Paris, Grasset, 1996. *
Questions au judaïsme, Paris, DDB, 1996.
La Confession d'Augustin, Paris, Galilée, 1998.
Misère de la philosophie, Paris, Galilée, 2000.
L'Assassinat de l'expérience par la peinture, Monory, Paris, Le Castor Astral, coll. " Le mot et la forme» , ۲۰۰۳.
Pourquoi philosopher ?, Paris, PUF, 2012
Logique de Levinas, textes rassemblés, établis et présentés par Paul Audi, postface de Gérald Sfez, Lagrasse, Verdier, 2015
ژان-فرانسوا لیوتار در ۱۰ اوت سال ۱۹۲۴ میلادی در شهر ورسای فرانسه زاده شد. پدرش ژان-پیر لیوتار (Jean-Pierre Lyotard) نمایندهٔ فروش و مادرش مادلین کاوالی (Madeleine Cavalli) بود. ژان در پاریس در مدارس بوفون (Buffon) و لویی-لُگران (Louis-le-Grand) درس خواند. در جوانی آرزو داشت یک راهب دومنیک، نقاش، مورخ یا داستان نویسی شود که مسیر حرکت وی به سمت فلسفه را هموار سازد. لیوتار پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در پاریس، پس از دو بار مردود شدن در امتحان ورودی مدارس عالی سرانجام در دانشگاه سوربون در رشتهٔ فلسفه شروع به تحصیل نمود. در دانشگاه سوربن با ژیل دلوز آشنا و دوست شد علاقهٔ اولیهٔ وی به فلسفه تفاوتها منتج به پایان نامهٔ فوق لیسانس وی در مورد تفاوت به مثابهٔ یک مفهوم اخلاقی شد. پس از اخذ درجهٔ دکتری در سال ۱۹۴۸ با آندره مِه (Andrée May) ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های کورین و لورانس شد. لیوتار بعدها، در سال ۱۹۹۳، با دولور جیژِک (Dolores Djidzek) ازدواج کرد که حاصل ازدواج دوم وی یک فرزند پسر به نام داوید بود.
لیوتار امتحان agrégation را (امتحانی لازم برای اجازهٔ تدریس در فرانسه) پشت سر نهاد و از سال ۱۹۵۲ به تدریس فلسفه در مدرسهٔ پسرانه ای در کنستانتین (Constantine) در بخش اشغالیِ فرانسه در شرق الجزایر پرداخت. او تا ۱۹۵۹ در این مدرسه به پسران پرسنل نظامی در لا فلِش (La Flèche) درس می داد و در همین ایام آثار کارل مارکس را مطالعه کرد و با وضعیت سیاسی الجزایر آشنا شد. او باور داشت محیط الجزایر مستعد یک انقلاب سوسیالیستی است. در سال ۱۹۵۴ لیوتار به سازمان انقلابی سوسیالیسم یا بربریسم (Socialisme ou Barbarie) پیوست، اعضای این سازمان شامل کرنلیوس کاستوریادیس، کلود لفورت و پیر سویریس بودند. لیوتار و پیر سویریس یکدیگر را در جلسهٔ اتحادیه در اواخر۱۹۵۰ ملاقات کرده بودند. آنان دوستی طولانی مدت و نزدیکی داشتند، سرانجام دوستی آنان به واسطهٔ برخی تفاوت های نظری و سیاسی با مشکلاتی روبه رو شد.
در ۱۹۶۴ یک انشعاب در تشکل سوسیالیسم یا بربریسم پدید آمد. لیوتار به همراهی سویریس به عضویت گروه منشعب شدهٔ پووار اوریه (Pouvoir Ouvrier) (قدرت کارگر) درآمد، اما در ۱۹۶۶ استعفاء داد. وی باورش را به مشروعیت مارکسیسم به عنوان یک نظریهٔ جامع از دست داد و به مطالعه و نگارش فلسفه بازگشت. وی از ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۶ استادیار دانشگاه سوربن بود و سپس جایگاهی در بخش فلسفهٔ دانشگاه پاریس ناتر کسب کرد. او در ماه مهٔ ۱۹۶۵ از اقدامات سیاسی دست برداشت و تظاهراتی برای جنبش ۲۲ مارس سازمان دهی کرد.
La Phénoménologie, Paris, Presses universitaires de France, (coll. Que sais-je ?), 1954.
Discours, Figure, Klincksieck, 1971. (Thèse de Doctorat d'État, sous la direction de Mikel Dufrenne.)
Dérive à partir de Marx et de Freud, Paris, 10/18, 1973 ; nouvelle éd. , Paris, Galilée, 1994.
Des dispositifs pulsionnels, Paris, 10/18, 1973, nouvelle éd. , Paris, Galilée, 1994.
Économie libidinale, Paris, Minuit, 1974.
Rudiments païens, Paris, Christian Bourgois, 1977.
Les Transformateurs Duchamp, Paris, Galilée, 1977.
La Condition postmoderne: rapport sur le savoir, Paris, Minuit, 1979.
Au juste (avec Jean-Loup Thébaud), Paris, Christian Bourgois, 1979.
La pittura del segreto nell’epoca post-moderna: Baruchello, Milan, Feltrinelli, 1982.
Le Différend, Paris, Minuit, 1983.
Tombeau de l'intellectuel et autres papiers, 1984.
Que peindre ? Adami, Arakawa, Buren (1987), rééd. préfacée et postfacée, Paris, Hermann, 2008.
Le Postmoderne expliqué aux enfants: Correspondance 1982-1985, Paris, Galilée, 1988.
L'Inhumain: Causeries sur le temps, Paris, Galilée, 1988.
Heidegger et les Juifs, Paris, Galilée, 1988.
La Faculté de juger (avec J. Derrida, V. Descombes, G. Kortian…), Paris, Minuit, 1989.
Leçons sur l'analytique du sublime, Paris, Galilée, 1991.
Signé Malraux, Paris, Grasset, 1996. *
Questions au judaïsme, Paris, DDB, 1996.
La Confession d'Augustin, Paris, Galilée, 1998.
Misère de la philosophie, Paris, Galilée, 2000.
L'Assassinat de l'expérience par la peinture, Monory, Paris, Le Castor Astral, coll. " Le mot et la forme» , ۲۰۰۳.
Pourquoi philosopher ?, Paris, PUF, 2012
Logique de Levinas, textes rassemblés, établis et présentés par Paul Audi, postface de Gérald Sfez, Lagrasse, Verdier, 2015
ژان-فرانسوا لیوتار در ۱۰ اوت سال ۱۹۲۴ میلادی در شهر ورسای فرانسه زاده شد. پدرش ژان-پیر لیوتار (Jean-Pierre Lyotard) نمایندهٔ فروش و مادرش مادلین کاوالی (Madeleine Cavalli) بود. ژان در پاریس در مدارس بوفون (Buffon) و لویی-لُگران (Louis-le-Grand) درس خواند. در جوانی آرزو داشت یک راهب دومنیک، نقاش، مورخ یا داستان نویسی شود که مسیر حرکت وی به سمت فلسفه را هموار سازد. لیوتار پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در پاریس، پس از دو بار مردود شدن در امتحان ورودی مدارس عالی سرانجام در دانشگاه سوربون در رشتهٔ فلسفه شروع به تحصیل نمود. در دانشگاه سوربن با ژیل دلوز آشنا و دوست شد علاقهٔ اولیهٔ وی به فلسفه تفاوتها منتج به پایان نامهٔ فوق لیسانس وی در مورد تفاوت به مثابهٔ یک مفهوم اخلاقی شد. پس از اخذ درجهٔ دکتری در سال ۱۹۴۸ با آندره مِه (Andrée May) ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های کورین و لورانس شد. لیوتار بعدها، در سال ۱۹۹۳، با دولور جیژِک (Dolores Djidzek) ازدواج کرد که حاصل ازدواج دوم وی یک فرزند پسر به نام داوید بود.
لیوتار امتحان agrégation را (امتحانی لازم برای اجازهٔ تدریس در فرانسه) پشت سر نهاد و از سال ۱۹۵۲ به تدریس فلسفه در مدرسهٔ پسرانه ای در کنستانتین (Constantine) در بخش اشغالیِ فرانسه در شرق الجزایر پرداخت. او تا ۱۹۵۹ در این مدرسه به پسران پرسنل نظامی در لا فلِش (La Flèche) درس می داد و در همین ایام آثار کارل مارکس را مطالعه کرد و با وضعیت سیاسی الجزایر آشنا شد. او باور داشت محیط الجزایر مستعد یک انقلاب سوسیالیستی است. در سال ۱۹۵۴ لیوتار به سازمان انقلابی سوسیالیسم یا بربریسم (Socialisme ou Barbarie) پیوست، اعضای این سازمان شامل کرنلیوس کاستوریادیس، کلود لفورت و پیر سویریس بودند. لیوتار و پیر سویریس یکدیگر را در جلسهٔ اتحادیه در اواخر۱۹۵۰ ملاقات کرده بودند. آنان دوستی طولانی مدت و نزدیکی داشتند، سرانجام دوستی آنان به واسطهٔ برخی تفاوت های نظری و سیاسی با مشکلاتی روبه رو شد.
در ۱۹۶۴ یک انشعاب در تشکل سوسیالیسم یا بربریسم پدید آمد. لیوتار به همراهی سویریس به عضویت گروه منشعب شدهٔ پووار اوریه (Pouvoir Ouvrier) (قدرت کارگر) درآمد، اما در ۱۹۶۶ استعفاء داد. وی باورش را به مشروعیت مارکسیسم به عنوان یک نظریهٔ جامع از دست داد و به مطالعه و نگارش فلسفه بازگشت. وی از ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۶ استادیار دانشگاه سوربن بود و سپس جایگاهی در بخش فلسفهٔ دانشگاه پاریس ناتر کسب کرد. او در ماه مهٔ ۱۹۶۵ از اقدامات سیاسی دست برداشت و تظاهراتی برای جنبش ۲۲ مارس سازمان دهی کرد.
wiki: ژان فرانسوا لیوتار