شیشهای غیرآلی که بر روی قطعۀ فلزی ذوب میشود و لایۀ نسبتاً نازکی برای جلوگیری از خوردگی ایجاد میکند متـ . لعاب2
لعاب فلز
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{enamel, porcelain enamel} [سرامیک] شیشه ای غیرآلی که بر روی قطعۀ فلزی ذوب می شود و لایۀ نسبتاً نازکی برای جلوگیری از خوردگی ایجاد می کند
متـ . لعاب2
کلمات دیگر: