مال بند
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) قطع. چوبی دراز که در جلو درشکه وارا به نصب کنند و بطرفین آن اسبها را بندند .
مجموعهای از قطعات در ادوات کششی یا ماشینهای کشاورزی که نیرو را از تراکتور به دنبالهبندها منتقل میکند
فرهنگ معین
(بَ ) (اِمر. ) چوب بلندی در جلو درشکه و ارابه که اسب ها را به طرفین آن می بستند.
لغت نامه دهخدا
مال بند. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) تیری بر پیش درشکه و کالسکه و امثال آن تا اسب را بر آن استوارکنند. چوبی که در میان دو اسب درشکه و کالسکه حایل است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). چوب درازی که در جلو درشکه نصب کنند و به طرفین آن اسبها را بندند.
فرهنگ عمید
چوبی دراز در جلو درشکه و ارابه که اسب ها را به دو طرف آن می بندند.
دانشنامه عمومی
(مکانیک) ابزاری مخصوص بستن تریلر و کاروان به پشت خودروی کِشنده و جابجایی آن، که شامل یک یا دو تیرک افقی، و مجهز به بست، قلاب (hook)، زنجیر و توپی (ball) است. معادل Tow bar یا Towing Hitch در انگلیسی.
فرهنگستان زبان و ادب
{hitch} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مجموعه ای از قطعات در ادوات کششی یا ماشین های کشاورزی که نیرو را از تراکتور به دنباله بندها منتقل می کند
گویش مازنی
/maal band/ محل اتصال گاو آهن به گاو
پیشنهاد کاربران
تجهیزاتی مرکب از چرم و حلقه های فلزی که جهت مهار به دهان و صورت اسب بسته میشود
امروزه محل اتصال یدک کش ماشینها را مال بند می گویند
پس مال بند
اگر بگویم واژه مال به معنی حیوان
پس تیر و تجهیزاتی که کالسه و یا درشکه را به حیوان می بندند
مال بند می گویند
در ماشینها قلاب و یامحل کی پیم اتصال جای دارد و تیرفولادی که به یدک کش متصل میشود را مال بند می گویند
پس مال بند
اگر بگویم واژه مال به معنی حیوان
پس تیر و تجهیزاتی که کالسه و یا درشکه را به حیوان می بندند
مال بند می گویند
در ماشینها قلاب و یامحل کی پیم اتصال جای دارد و تیرفولادی که به یدک کش متصل میشود را مال بند می گویند
کلمات دیگر: