( مصدر ) لیسیدن : توضیح شاهدی که برای لشتن درستون دوم همین صفحه آمده در آنندراج و لغت نامه برای لستن هم ضبط شده .
لستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لستن. [ ل ِ ت َ ] ( مص ) لیسیدن :
لستند آستانت بزرگان و مهتران
چون یوز پیر گشته به لب کاسه پنیر.
لستند آستانت بزرگان و مهتران
چون یوز پیر گشته به لب کاسه پنیر.
سوزنی ( از آنندراج ).
واژه نامه بختیاریکا
( لِستِن ) لیسیدن
کلمات دیگر: