کلمه جو
صفحه اصلی

نقابدار


مترادف نقابدار : ماسکدار، پوشیده روی، محجوب، مستور

فارسی به انگلیسی

masked, veiled

مترادف و متضاد

ماسکدار


پوشیده‌روی، محجوب، مستور


۱. ماسکدار
۲. پوشیدهروی، محجوب، مستور


فرهنگ فارسی

مستور ٠ پرده پوش ٠ که نقاب بر رخ افکنده است تا شناخته نشود ٠ نقاب پوش ٠ که رخ در نقاب نهفته است ٠ ماسک دار ٠

لغت نامه دهخدا

نقابدار. [ ن ِ ] ( نف مرکب ) مستور. پرده پوش. ( آنندراج ). که نقاب بر رخ افکنده است تا شناخته نشود. نقاب پوش. که رخ در نقاب نهفته است. ماسک دار :
خورشید وگر نقاب دار است
منقل معشوق برکنار است.
کلیم ( آنندراج ).


کلمات دیگر: