مترادف خواهشمند : متقاضی، متمنی، مستدعی
خواهشمند
مترادف خواهشمند : متقاضی، متمنی، مستدعی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
متقاضی، متمنی، مستدعی
فرهنگ فارسی
( صفت ) خواهش کننده درخواست کننده متقاضی .
مستدعی ملتمس
مستدعی ملتمس
فرهنگ معین
( ~. مَ ) (ص مر. ) درخواست - کننده ، متقاضی .
لغت نامه دهخدا
خواهشمند. [ خوا / خا هَِ م َ ] ( ص مرکب ) مستدعی. ملتِمس. طالب. ( یادداشت بخط مؤلف ). متقاضی. || آرزومند. مشتاق. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
خواهش کننده.
کلمات دیگر: