کلمه جو
صفحه اصلی

دیرینگی


مترادف دیرینگی : پایندگی، جاودانی، قدمت

متضاد دیرینگی : تازگی

فارسی به انگلیسی

long service


inveteracy, seniority


inveteracy, seniority, long service

مترادف و متضاد

پایندگی، جاودانی، قدمت ≠ تازگی


فرهنگ فارسی

۱ - دیرینه بودن . ۲ - ( اسم ) سابقه خدمت اداری مدت زمانی که از آغاز اشتغال بخدمت یک کارمند سپری شده سابقه .

لغت نامه دهخدا

دیرینگی. [ ن َ / ن ِ ] ( حامص ) قدمت. قدم. ( منتهی الارب ). مقابل نوی. عتاقت. دیرینه بودن. ( یادداشت مؤلف ). || ( اصطلاح اداری ) این کلمه بجای سابقه خدمت پذیرفته شده است. ( لغات فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

۱. دیرینه بودن.
۲. کهنگی، قدمت.

جدول کلمات

ازل

پیشنهاد کاربران

قدمت

کهنگی/پیشینه/قدمت

کهنگی


کلمات دیگر: