مترادف ازمایشگر : ( آزمایشگر ) مجرب، آزماینده، آزمونگر، ممتحن
ازمایشگر
مترادف ازمایشگر : ( آزمایشگر ) مجرب، آزماینده، آزمونگر، ممتحن
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
( آزمایشگر ) آزمایشگر. [ زْ / زِ ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) ممتحِن. آزماینده. مجرِّب :
بدان خانه باستانی شدم
بهنجار چون آزمایشگری.
بدان خانه باستانی شدم
بهنجار چون آزمایشگری.
منوچهری.
فرهنگ عمید
( آزمایشگر ) آزماینده، آزمایش کننده.
فرهنگستان زبان و ادب
آزمایشگر
[حمل ونقل هوایی] ← آزمایشگر پروازی
[حمل ونقل هوایی] ← آزمایشگر پروازی
کلمات دیگر: