مترادف تصانیف : ترانه ها، تصنیف ها، سرودها، نشیدها ، کتابها، تالیفات، تالیف ها، نوشته ها
متضاد تصانیف : نوحه ها
تصانیف
مترادف تصانیف : ترانه ها، تصنیف ها، سرودها، نشیدها ، کتابها، تالیفات، تالیف ها، نوشته ها
متضاد تصانیف : نوحه ها
فارسی به انگلیسی
composition, musical composition, popular song, ditty
balladry
مترادف و متضاد
ترانهها، تصنیفها، سرودها، نشیدها ≠ نوحهها
۱. ترانهها، تصنیفها، سرودها، نشیدها ≠ نوحهها
۲. کتابها، تالیفات، تالیفها، نوشتهها
فرهنگ فارسی
جمع تصنیف
( مصدر اسم ) جمع تصنیف
( مصدر اسم ) جمع تصنیف
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص . اِ. ) جِ تصنیف .
لغت نامه دهخدا
تصانیف. [ ت َ ] ( ع اِ )ج ِ تصنیف. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). آنچه از کتابهاتصنیف میشود. ( از اقرب الموارد ). جمع تصنیف است بمعنی کتاب. ( فرهنگ نظام ). آثار و نوشته ها :
بنام قیصران سازم تصانیف
به از ارتنگ چین تنکلوشا.
بنام قیصران سازم تصانیف
به از ارتنگ چین تنکلوشا.
خاقانی.
در تصانیف حکما آورده اند که کژدم را ولادت معهود نیست. ( گلستان ). و رجوع به تصنیف شود. || مأخوذ از عربی ، کلمات انشایی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تصنیف شود.فرهنگ عمید
= تصنیف
تصنیف#NAME?
کلمات دیگر: