مترادف بر ایند : ( برآیند ) حاصل، منتج، نتیجه
بر ایند
مترادف بر ایند : ( برآیند ) حاصل، منتج، نتیجه
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
نتیجه بخش، بر ایند، پی ایند
بر ایند، منتج شونده، منتجه، پر برایند
فرهنگ فارسی
( بر آیند ) ( اسم ) منتج منتجه نتیجه دهنده .
پیشنهاد کاربران
نتیجه، حاصل
مابین، در ریاضی و در جدول مختصات و نمودار خط یا منحنی است که مابین دو محور عمودی و افقی بوده و از مبداء دو محور و با زاویه ای شروع به حرکت می کند به طوری نباید یکی از دو محور را قطع کند ولی می تواند منطبق با یکی از محورها باشد.
جمع ، مجموع، هم افزایی
مابین، نتیجه، حاصل
نتیجه
باقیمانده، تفاضل، اختلاف، تفاوت، نتیجه، محصول، بین، میانه، وسط، موجود، حاصل، به دست آمده، ایجاد شده، هست شده، ثمره، بازده.
برایند:
در ریاضیات: معادل جمع برداری است
و در
حالات کلی: مقداری مابین چند مقدار که متاثر از هر مقدار است و آن رو در خود انعکاس می دهد.
( در سیاست همان دمکراسی )
در ریاضیات: معادل جمع برداری است
و در
حالات کلی: مقداری مابین چند مقدار که متاثر از هر مقدار است و آن رو در خود انعکاس می دهد.
( در سیاست همان دمکراسی )
مجموع نتایج
حاصل و یا نتیجه
Total answer
حاصل یا همون نتیجه ( : 🦄
گلم این کلمه که در فارسی یا علوم و. . . که به کار میره این این معنی رو به خودش میگیره ولی در ریاضیات چیز دیگه ایه
گلم این کلمه که در فارسی یا علوم و. . . که به کار میره این این معنی رو به خودش میگیره ولی در ریاضیات چیز دیگه ایه
اون چیزی که بدست می آید توی ه جمع کردن بردار ها.
جمع٬حاصل
برایندش کن: یک نگاه کلی بهش بیانداز بی نگریستن به جزئیات.
برایندش این است: چارچوبش این است.
برایندش این است: چارچوبش این است.
برایند فیزیک :
برای مثال میگن برایند نیروهایی که به یک جسم وارد شدن به این معناست که کل نیروهایی که به جسم وارد شدن رو باهم جمع کنیم و اینگونه برایند نیرو ها بدست میاد.
برای مثال میگن برایند نیروهایی که به یک جسم وارد شدن به این معناست که کل نیروهایی که به جسم وارد شدن رو باهم جمع کنیم و اینگونه برایند نیرو ها بدست میاد.
کلمات دیگر: